گزارش «افسانه» از دومین رو همايش ملى فقه و هنر (فقه فیلم و سینما) در شیراز
شنبه 5 بهمن 1398
تعداد بازدید: 6024
زبان : فارسی
دسته بندی : عمومی
نویسنده خبر :
گزارش «افسانه» از دومین رو همايش ملى فقه و هنر (فقه فیلم و سینما) در شیرازمکتب شیراز باید دوباره به میدان بیاید قم مرکز فقه هست ولی در هنر میدان دار نیست، شیراز میدان دار هنر است، به گونه ای که حتی گاهی فقها را به نوعی به چالش می کشد
سومين همايش ملى فقه و هنر، در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه با موضوع «فقه فیلم و سینما» در سالن همایشهای سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران مرکز فارس در شیراز برگزار شد.
در این همایش دو روزه که به همت مدرسه اسلامی هنر، سازمان امور سینمایی و سمعی بصری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان اسناد و کتابخانه ملی مرکز فارس و شهرداری شیراز برگزار شد، دغدغههای فقهی و سینمایی روحانیون و سینماگران درباره سینما مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت و هر کدام از سخنرانان از ظن خود، به بیان پرسشها، دغدغهها و مسائل فرا روی سینما از منظر فقهی، حقوقی، اجتماعی و هنری موضوع پرداختند. مشروح گزارش «افسانه» از سخنرانیهای روز دوم همایش را در ادامه بخوانید.
*نسبت فقه و هنر، قابل تقسیم به دوران قدیم و جدید است
برنامههای سومین همایش ملی فقه هنر (ویژه فقه فیلم و سینما) در روز دوم با سخنرانی مدیر مرکز اسناد و کتابخانه ملی مرکز فارس آغاز شد.
کوروش کمالی سروستانی ابتدا با بیان اینکه نسبت فقه و هنر بیش از هر مقوله فقاهتی دیگر، قابل تقسیم به دوران قدیم و جدید است، افزود: درست به همین دلیل است که برخلاف دیگر بابهای فقه مثلاً فقه عبادات، در حوزه هنر کمتر بتوان به ادبیات و منابع تولیدی دورههای پیشین ارجاع و استناد کرد. کمالی سروستانی در ادامه با اشاره به اینکه بر آن است که به دلیل برگزاری این همایش در شیراز به معرفی یکی از بزرگترین مصادیق فقه و هنر بپردازد؛ افزود: همگان سعدی شیرازی، شاعر بزرگ ایران زمین را به حکمت و عرفان و عشق و زبان میشناسند، امروز اما میخواهم بر این همه بیفزایم که سعدی در کنار همه هنرهای ماندگارش فقیه نیز بوده است.
مدیر دانشنامه فارس با تأکید بر اینکه سعدی به دلیل انس با کتاب، سنت و عقل به اجماع فقهی نیز رسیده است، خاطرنشان کرد: چنانکه بازنمود آن در آثارش، گواه این دعوی است، اصطلاحاتی همچون اجرای حد شرعی، شرایط سقوط حد، وقف عام، امانت، بیع، تزویر، توبه، حد، خونبها، حلال و حرام از مهمترین اصطلاحات فقهی ـ حقوقی است که در اشعار سعدی بهکار رفته است.
*سعدی فقیهی دردآشنا و آگاه بود
کوروش کمالی سروستانی در ادامه با تأکید بر اینکه تأملی کوتاه بر برخی از این اشارات سعدی در کلیاتش نشانگر باورمندی او در نگاه معرفتشناسانه به هستی و بیانگر ارتباطی هنری است که در ذهن خلاق و شاعرانه او در تلفیق با باورهای دینی و شریعت مدارانهاش روی داده است، خاطرنشان کرد: سعدی در گلستان و بوستان به عنوان آثاری
تعلیمی و پندآموز که کنشگران رویدادهای حکایات آن، انسانها هستند و برآیند حکایات، رهایی و سعادت و یا عقوبت و شقاوت آنهاست، بسیاری از صفات بارز انسانی را همچون عدل و انصاف که بسیار مورد تأکید قرآن و فقه اسلامی است، به محک آزمون، هشدار و انذار نهاده است.
کمالی سروستانی با بیان اینکه بارزترین مثال این حکایات، «جدال مدعی با سعدی» در گلستان است که به جدال بین درویش و توانگر میپردازد، شرحی از این حکایت تشریح کرد. «به مقتضای حکم قضا، رضا دادیم و از مامضی درگذشتیم و بعد از مجارا، طریق مدارا گرفتیم و سر به تدارک در قدم یکدیگر نهادیم و بوسه بر سر و روی هم دادیم و ختم سخن بر این بود.» مدیر دانشنامه فارس در ادامه با ذکر مثال از برخی دیگر از شواهد فقهی از حکایات بوستان و گلستان و نیز قصاید سعدی گفت: سعدی خود را فقیه میخواند و این حکایات زیبا و پرمعنا که در اینجا تنها بخشی از آن خوانده شد، نشان میدهد که سعدی فقیهی دردآشنا و آگاه بوده است.
*باور سعدی: تلفیق فقه با زیست جاری مردمان
مدیر مرکز اسناد و کتابخانه ملی مرکز فارس با اشاره به اینکه سعدی در بازگشت از سفر به شیراز در آغاز قطعهای معروف میسراید: «سعدی اینک به قدم رفت و به سر باز آمد/ مفتی ملت اصحاب نظر باز آمد»، افزود: به باور سعدی در آن روزگار عدهای از مردم شیراز «ملت اصحاب نظرند» و برخی
صاحبنظر، و صاحب فتوای آنان نمیتواند مقلد دیگران باشد.
کوروش کمالی سروستانی در پایان گفت: آنچه که گذشت، اندکی بود از پرشمار اشاراتی که میتوان بر این اساس؛ یعنی یافتن رابطه تنگاتنگ اندیشه، باور و هنر سعدی در عرصه مضامین فقهی و تلفیق آن با زیست جاری مردمان به منظورِ پی ریختِ جهانِ معناییِ رستگاریِ آدمی در آثار سعدی بازیافت؛ آنچه که بیشک به گواه آموزههای دینی ما، به دلیلش، آفریده، پروریده و مهلت و مجال یافتهایم.
*ماهیت آثار سینمایی و نظام حقوقی حمایت از آن
در ادامه این همایش، محمود حکمتنیا معاون وزیر دادگستری با اشاره به اینکه برای یافتن نظام حقوقی حاکم بر آثار سینمایی ابتدا باید ماهیت اثر سینمایی در ساختار نظام مالکیت فکری تبیین و بر اساس آن نظام حقوقی حمایت از آن
بررسی شود، افزود: اثر سینمایی یک محصول و مخلوق مشترک و مبتنی بر کارهای پیشین و فناوریهای زیادی است که هر یک دارای ارزش زیاد و صرف هزینه زیاد است.
محمود حکمتنیا در ادامه با بیان اینکه آنچه مهم است بررسی این نکته است که حقوق افرادی که در ساخت فیلم دخالت داشتهاند چیست، خاطرنشان کرد: در پاسخ به این امر میتوان به 3 سیستم حقوقی اشاره کرد: 1. نظام کپیرایت فیلم، 20. نظام اثر مشترک بودن فیلم و 3. نظام اثر مشترک با فرض قرارداد. معاون وزیر دادگستری در پایان با تشریح موارد فوق افزود: نظام کپیرایت فیلم به این معناست که ساخت فیلم به عنوان یک کار بوده و بر اساس آن سازنده فیلم اولین دارنده حق محسوب میشود.
حکمتنیا با بیان اینکه نظام اثر مشترک بودن فیلم به این معناست که فیلم یک اثر مشترک بین هنرمندان مشارکتکننده در ساخت آن محسوب میشود، خاطرنشان کرد: نظام اثر مشترک با فرض قرارداد نیز به این معناست که فیلم یک اثر مشترک است، با این ویژگی که قراردادی میان سازنده اصلی و مشارکتکنندگان وجود دارد که بر طبق آن هر مشارکتکننده پذیرفته است که حق بهرهبرداری از اثر به سازنده اصلی منتقل شود.
*رویکرد عمومی فقها نسبت به تئاتر و فیلم منفی است
در ادامه این همایش حجتالاسلام والمسلمین سیفالله صرامی با بیان اینکه فقه از دیرباز نسبت به تعزیه، نگاه و رویکرد مثبت و همراه داشتهاند، گفت: اما رویکرد عمومی فقها نسبت به تئاتر و فیلم منفی است. مدیرگروه فقه پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در ادامه با طرح اشاره به اینکه پرسش و کاوش اصلی در چیستی و مقایسه مبانی فقهی این دو رویکرد متفاوت است، افزود: برای پاسخ به این پرسش، در مرحله نخست موضوعشناسی محدودی از تعزیه و سپس فیلم و تئاتر بهلحاظ خاستگاه، اهداف، ساختار و محتوای کلی هر دو طرف مقایسه لازم است.
صرامی با بیان اینکه در مرحله دوم موضوعشناسیها مقایسه میشود، خاطرنشان کرد: مرحله سوم ارائه استدلالی کلیت احکام هر یک به صورت مقایسهای، بر اساس مقایسه موضوعشناسانه خواهد بود.
*کدام حق مقدم است؟ مصالح احتمالی سانسور؛ یا اطلاعرسانی آزادانه
در ادامه این همایش، احمد حبیبنژاد عضو هیئتمدیره انجمن فقه و حقوق اسلامی حوزه علمیه با اشاره به اینکه حقِ بر آگاهی از حقوق حیاتی شهروندان در عصر ارتباطات است، گفت: این حق هم با مردمسالاری گره خورده است و هم میتواند بر پایههایی از کرامت و ارزش والای انسانی استوار شود.
حبیبنژاد با تأکید بر اینکه در میراث دینی نیز بر حق آگاهی توجه شده است، افزود: رعایت نکردن این حق از سوی زمامدار اسلامی میتواند موجب مشروعیت نافرمانی مدنی نیز شود.
عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران در ادامه با بیان اینکه نظام حقوقی معاصر اصل تحدید حق بر آگاهی و گردش آزاد اطلاعات را به استناد ارزشهایی والاتر پذیرفته و در اسناد بینالمللی حقوق بشری نیز به رسمیت شناخته است، خاطرنشان کرد: باید این پرسش مهم را در نظر گرفت که آیا در دوران میان ارزش مصالح احتمالی تحدید آزادی بیان ـ مثلاً از طریق سانسور ـ و زیانهای احتمالی اطلاعرسانی آزادانه بدون هیچگونه تحدیدی، باید کدام را مقدم دانست.
به باور احمد حبیبنژاد میتوان به این پرسش، ناظر بر زمانهای گوناگون ـ مانند عصر کنونی که عصر ارتباطات است ـ در مقایسه با اعصار قبلی متفاوت پاسخ داد.
*بیان نمایشی سینما باید برای تماشاگر باورپذیر باشد
هادی نائیجی نویسنده و کارگردان سینما هم در این همایش، گفت: بیان و زبان سینمایی در مسیر بازنمایی و واکاوی رذایل اخلاقی و در نهایت با طراحی تقابل خیر و شر به جذابیتهای منحصربهفردی دست مییابد که در گونهها و قالبهای دیگر آثار هنری قابل تحصیل نیست. نائیجی با اشاره به اینکه داستان یک فیلم سینمایی با تقسیمبندی شخصیتها به پروتاگونیست و آنتاگونیست، تماشاگر را با یک کشمکش پرچالش تصمیمگیری مواجه میکند، افزود: آدمهای قصه بر اساس همین تقسیمبندی بد و خوب یا با یک پرداخت پیشرفتهتر شخصیت خاکستری باید تصمیم بگیرند.
این کارگردان سینما در ادامه با اشاره به اینکه یک تصمیم مثبت و خوب و اخلاقی در یک موقعیت داستانی با پرداخت و شناخت از ویژگیهای شخصیت، نیات، رفتار و کردار تصمیمگیرنده در بیان نمایشی سینما به باور تماشاگر درمیآید، خاطرنشان کرد: همین صورت و سیرت در مسیر شخصیتهای آنتاگونیست نیز طی میشود.
*سینما را برای استنباط فقهی فرا روی آوریم
هادی نائیجی در ادامه با بیان اینکه تصمیم منفی و غیراخلاقی توسط شخصیت بد و منفی داستان هنگامی باورپذیر میشود که شناخت کافی از شخصیت نزد تماشاگر حاضر باشد، افزود:
نتیجه این باور کردن همدلانه تجربه کاتارسیس نزد تماشاگر است. این کارگردان سینما سپس با طرح این پرسش که نگاه فقیهانه که فارغ از پیوست تأثیر اخلاقی گزارههای فقهی در جامعه نیست، چگونه میتواند به این ویژگی و خاصیت سینما (نشان دادن بدیها برای پرهیز از بدی) بنگرد، خاطرنشان کرد: آیا دستگاه استنباط فقهی با توجه به این ویژگی مهم در هنرهای نمایشی میتواند سینما را مورد بررسی قرار دهد؟
نائیجی با طرح این پرسش که آیا این زاویه موضوعشناسانه در لیست باید و نبایدهای روش تولید آثار سینمایی تغییری ایجاد میکند، افزود: موضوعشناسی بهویژه در مسائل مستحدثه برای دستگاه استنباط اهمیت بهسزایی دارد و این امر میسر نیست مگر در شناخت بیش از پیش از سینما؛ از همین رو باید مبتنی بر بازشناسی ویژگی بازنمایی بدی، سینما را برای استنباط فقهی فرا روی آوریم.
برچسب ها :
مطالب پیشنهادی از سراسر وب